English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (295 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
center spot U نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
billiard spot U نقطه مخصوص گوی قرمزروی میز بیلیارد انگلیسی
balkline spot U نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
english billiards U بیلیارد انگلیسی
in hand U گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
head spot U نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
zero point U نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
anglicization U انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
anglicism U اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
cpu time U مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
pockets U کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket U کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
kikalak design U طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
headquarters U شعبه مرکزی اداره مرکزی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
lime juicer U ملوان انگلیسی انگلیسی
anglicized U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizing U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicises U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
billiards U بیلیارد
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
billiard table U میز بیلیارد
billiard U بازی بیلیارد
cueball U گوی بیلیارد
eight ball billiard U بیلیارد امریکایی
snooker U بازی شبیه بیلیارد
balking billiard U بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
cue U باچوب بیلیارد زدن
head U انتهای میز بیلیارد
cues U باچوب بیلیارد زدن
rotation billiard U بیلیارد امریکایی به ترتیب شماره
strikers U بیلیارد بازی که نوبت اوست
top U ضربه به بالای توپ بیلیارد
cannons U ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
balkline U خط عرضی روی میز بیلیارد
cannon U ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
striker U بیلیارد بازی که نوبت اوست
carom U ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
beds U سطح هموار کف میز بیلیارد
bed U سطح هموار کف میز بیلیارد
English U گردش فرفرهای گوی بیلیارد
nine ball billiard U بیلیارد کیسهای با 9 گوی شماره دار
cribbage billiard U بیلیارد کیسهای با کیسه انداختن هر 2 گوی
fifteen ball billiard U بیلیارد امریکایی بدون تعیین گوی
forty one continous billiard U بیلیارد امریکایی با تعیین گوی و کیسه
masse U ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
lemon U بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
lemons U بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
balking U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balk U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
break shot U نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
balks U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
bank shot U ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
baulked U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
follow shot U ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
long string U خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
bumper pool billiard U بیلیارد روی میز کوچک با 2سوراخ درانتها
baulks U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking U قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
forces U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forty one billiard U بیلیارد کیسه دار که هربازیگر شماره معینی دارد
anchor U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
bottle pocket billiard U بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
anchors U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
force U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
anchoring U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
forcing U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
place U پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
placing U پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
places U پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
stop shot U ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
mr. and mrs billiards U بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
cuts U فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
stick bridge U پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
one and nine balls billiard U بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
cut U فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
Britons U انگلیسی
Britishers U انگلیسی
Englishman U انگلیسی
knuckle bow U انگلیسی
Englishwoman U انگلیسی
Englishwomen U انگلیسی
english woman U زن انگلیسی
knuckle guard U انگلیسی
Britisher U انگلیسی
Briton U انگلیسی
johnny U انگلیسی
English U انگلیسی
Englishmen U انگلیسی
limey U انگلیسی
British U انگلیسی
limeys U انگلیسی
poker pocket billiards U بیلیارد کیسهای دونفره یابیشتر با گوی اصلی و 61گوی شماره دار
pocket billiards U بیلیارد امریکایی با 51 گوی رنگی و 6 کیسه از شماره 1تا 51 بین 2 بازیگر
basebal billiard U نوعی بیلیارد کیسه دار با 12گوی شماره گذاری شده از 1تا 12
cue U اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
counts U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
cues U اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
count U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
lime juicer U کشتی انگلیسی
johnny U مرد انگلیسی
anglicization U انگلیسی مابی
anglophile U انگلیسی دوست
association croquet U کروکه انگلیسی
arabic numeral U اعداد انگلیسی
king's english U انگلیسی اصیل
english system U سیستم انگلیسی
English altar U محراب انگلیسی
ale U ابجو انگلیسی
middle english U انگلیسی تا 0051میلادی
jardin anglais U باغ انگلیسی
redcoat U سرباز انگلیسی
is a monetary sign U انگلیسی است
cleat U عایق انگلیسی
cleat knob U دگمه انگلیسی
in plain english U به انگلیسی ساده
english opening U گشایش انگلیسی
english self taught U خوداموز انگلیسی
english speaking U انگلیسی زبان
HMS U کشتی انگلیسی
tommy atkins U سرباز انگلیسی
In simple (plain) English. U به انگلیسی ساده
after the english f. به سبک انگلیسی ها
British U زبان انگلیسی
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
dragged U ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag U ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
three cushion billiards U بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
drags U ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
half and half U نوعی ابجو انگلیسی
The English - speaking world. U دنیای انگلیسی زبان
He is good at English. U انگلیسی اش خوب است
eeglish persian dictionary U فرهنگ انگلیسی به فارسی
english thread U پیچ و مهره انگلیسی
broken english U انگلیسی دست و پا شکسته
unites U سکه قدیم انگلیسی
anglo saxon U نژاد انگلیسی وساکنسونی
old english U زبان انگلیسی قدیم
unite U سکه قدیم انگلیسی
english words U واژه ها یا لغات انگلیسی
The English speaking-countries. U کشورهای انگلیسی زبان
structured english U انگلیسی ساخت یافته
limeys U سرباز یا ملوان انگلیسی
anglicise U انگلیسی ماب شدن
limey U سرباز یا ملوان انگلیسی
large white U خوک سفید انگلیسی
anglicise U انگلیسی ماب کردن
English bond U آجر چینی انگلیسی
uniting U سکه قدیم انگلیسی
zed U تلفظ انگلیسی حرف Z
hazarded U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazard U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarding U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1in order to improve
2off-season
2off-season
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1معنی لغت overfit
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com